آیا با تعریف و مثالهای آزار جنسی آشنا هستیم؟ آرنجینک بررسی میکند.
مثالها و مصادیق آزار جنسی آنچنان متنوعاند و طیف وسیعی از رفتارهای زشت را شامل میشوند که این دومِین از رفتار سازمانی کمتر مورد توجه جدی و موثر مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. آزار جنسی چیست؟ آیا ما مثالهایی از آن را مثلا در محیط کار به یاد میآوریم؟ بنیاد آرنجینک امیدوار است با باز کردن این لاین از بحث و گفت و شنود، تاثیرگذاری مناسبی در آگاهی بخشی و سپس ارائهی راهکارها داشته باشد. ترجمهی مقالهای از سازمان ملل متحد را میخوانیم.
بخش اول: آزار جنسی چیست؟
کمیسیون فرصتهای استخدامی برابر (EEOC) آزار جنسی را این چنین تعریف میکند:
هرگونه اقدامات جنسی، درخواست برای برقراری رابطهی جنسی، و هر نوع اقدام کلامی یا غیرکلامی که ماهیتی جنسی دارند و تحمیلی[1] باشند (صفت تحمیلی برای تمامی مواردی که در این جمله آمده محسوب میشود. مترجم) وقتی که:
- پذیرش چنین اقدامی به عنوان یکی از شروط یا تنها شرط استخدامِ فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم مطرح شود، یا
- پذیرش یا عدم پذیرش چنین اقدامی از سوی فرد به عنوان مبنای تصمیماتی قرار گیرد که وضعیت استخدامی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، یا
- چنین اقدامی به هدف مداخلهی غیرمنطقی در عملکرد کاری فرد یا ایجاد محیط کاری رعبآور، مخرب یا آزاردهنده انجام شود، یا چنین اتفاقاتی نتیجهی آن اقدام باشد.
در این جا، رفتار تحمیلی[2] واژهای تعیین کننده است. واژهی تحمیلی به معنای «ناخواسته یا غیرداوطلبانه»[3] نیست. یک فرد قربانی ممکن است با چنین اقداماتی موافقت کند یا اجازهی آن را بدهد و در آن مشارکتی فعال داشته باشد در حالی که آن اقدام امری آزاردهنده و ناخوشایند است. این که در واقع فرد از درخواستی برای قرار ملاقات، یا اظهار نظر و شوخیای جنسی آزادانه استقبال کرده است یا نه به تمامی شرایط موجود بستگی دارد.
(توضیح مترجم: منظور از پاراگراف بالا این است که حتی اگر فرد برای مثال به دلیل به خطر افتادن وضعیت استخدام خود، آگاهانه با درخواست رابطهی جنسی موافقت کند، این موضوع همچنان آزار جنسی محسوب میشود چرا که چنین انتخابی به او تحمیل شده است.)
منبع: Preventing Sexual Harassment (BNA Communications, Inc.) SDC IP .73, 1992 manual
[1] Unwelcome
[2] Unwelcome Behavior
[3] Involuntary
آزار جنسی شامل موارد بسیاری میشود…
- اِعمال تجاوز یا قصدِ آن یا تعرض جنسی
- فشار تحمیلی برای برقراری رابطهی جنسی
- لمس فیزیکی عامدانه، خم شدن یا لم دادن روی فرد، گیر انداختن فرد در یک مکان، یا نیشگون گرفتن
- نگاهها یا حرکات جنسی تحمیلی
- تماس تلفنی، ارسال نامه، یا هرگونه وسیلهای که ماهیتی جنسی داشته باشد
- اعمال فشار برای قرار ملاقات
- شوخی، لطیفه، اظهار نظر و سوالات جنسی (صفت جنسی برای تمامی این موارد محسوب میشود. مترجم)
- خطاب کردن یک فرد بالغ با کلماتی مثل دُخمَل، دختر، عروسک، بِیبی، یا هانی برای زنان و کلماتی مشابه برای مردان
- سوت زدن برای فرد
- متلک پراکنی
- تعریف کردن از ظاهر فرد که ماهیت جنسی داشته باشد
- منحرف کردن بحثهای کاری به موضوعات جنسی
- تعریف کردن داستان یا ارجاعات غیرمستقیم جنسی
- پرسیدن سوالات شخصی در مورد فانتزیها، ترجیحات، یا سوابق جنسی فرد
- اظهار نظرهای جنسی در مورد لباس، اندام، یا ظاهر فرد
- بوس فرستادن و تولید صدای بوسه
- دروغ و شایعه پراکنی پیرامون زندگی جنسی و خصوصی فرد
- ماساژ گردن
- لمس کردن لباس، مو، یا بدن کارمندان
- دادن هدایای شخصی
- پِلکیدن در نزدیکی فرد
- بغل کردن، بوسیدن، دست به روی شانه گذاشتن یا نوازش کردن
- لمس یا مالیدن بدن خود به طور جنسی در اطراف دیگران
- ایستادنِ بیش از اندازه نزدیک فرد یا تماس دادن بدن خود با افراد
- برانداز کردن فرد از بالا تا پایین (چشمهای آسانسوری)
- زُل زدن به فرد
- فرستادن سیگنال یا اشارات جنسی
- حالات چهره، چشمک زدن، بوس فرستادن، یا لیس زدن لبها
- حرکات بدنی جنسی از طریق دستها یا دیگر اعضای بدن
نمونههای کلامی
- خطاب کردن فرد بالغ با کلماتی مثل دختر، دُخمَل، عروسک، بِیبی، یا هانی برای زنان و کلماتی مشابه برای مردان
- سوت زدن و متلک انداختن
- اظهار نظرهای جنسی در مورد بدن افراد
- حرفها و اشارات غیرمستقیم جنسی
- تبدیل گفتوگوهای کاری به بحثهای جنسی
- گفتن داستان یا لطیفههای جنسی
- پرسش در مورد فانتزیها، ترجیحات، یا سوابق جنسی
- پرسیدن سوالهای شخصی پیرامون زندگی اجتماعی و جنسی فرد
- صدای بوس در آوردن
- اظهار نظرهای جنسی در مورد پوشش، اندام، یا ظاهر فرد
- مکررا دعوت به قرار ملاقات در حالی که فرد به این کار تمایلی ندارد
- دروغ و شایعه پراکنی پیرامون زندگی جنسی و شخصی فرد
نمونههای غیرکلامی
- برانداز کردن فرد از بالا تا پایین (چشمهای آسانسوری)
- زُل زدن به فرد
- مسدود کردن راه فرد
- دنبال فرد راه افتادن
- دادن هدایای شخصی
- نشان دادن تصاویری با ماهیت جنسی
- حرکات جنسی به وسیلهی دستها یا دیگر اعضای بدن
- حالات چهره مثل چشمک زدن، بوس فرستادن، یا لیس زدن لبها
نمونههای فیزیکی
- ماساژ دادن گردن یا شانهها
- لمس لباس، مو، یا بدن فرد
- بغل کردن، بوسیدن، دست روی شانه گذاشتن، یا نوازش کردن
- لمس یا مالیدن بدن خود به طور جنسی در حضور دیگران
- ایستادن بیش از حد نزدیک یا مالش بدن به فردی دیگر
بخش سوم: اصطلاحات
سکسیسم یا نگاه جنسیتی[1] یک نگرش است. در این نگرش فردی متعلق به یکی از جنسیتها خود را برتر از افراد متعلق به جنسیتهای دیگر میداند.
برای مثال، مردی که اعتقاد دارد زنها بیش از حد احساساتی هستند. یا زنی که اعتقاد دارد مردها همگی خودبرتربین هستند.
تبعیض جنسیتی[2] نوعی از رفتار است. این امر زمانی اتفاق میافتد که تصمیمات استخدامی بر اساس جنسیت فرد گرفته میشوند یا زمانی که یک کارمند به خاطر جنسیتش رفتاری متفاوت را تجربه میکند.
برای مثال، در یک محیط کاری مختلط، یک سوپروایزر زن همیشه از کارکنان مرد میخواهد تا بستههای کاغذ پرینتر را جابجا کنند. یا در یک محیط کاری مختلط، یک سوپروایزر مرد همیشه از کارکنان زن میخواهد تا مهمانیهای اداری را برنامهریزی کنند.
آزار جنسی[3] نوعی از رفتار است. این امر به عنوان رفتاری تحمیلی با ماهیتی جنسی تعریف میشود.
برای مثال، مردی به هنگام عبور یک زن برای او سوت میزند. یا یک زن در حالی که یک مرد به او نزدیک میشود، او را از بالا تا پایین برانداز میکند.
آزار جنسی نرم[4] نوعی از رفتار است اما یک اصطلاح حقوقی به حساب نمیآید. این امر به رفتارهای تحمیلی با ماهیت جنسی گفته میشود که اگر اجازهی ادامه پیدا کند میتواند منجر به مفهومی شود که به آن «این در برابر آن»[5] گفته میشود و/یا منجر به ایجاد محیط کاری مخرب برای فردِ در معرض میشود.
برای مثال، اظهار نظرات، شوخیها، یا اشارات غیرمستقیم جنسی.
آزارِ این در برابر آن زمانی است که استخدام و/یا تصمیمات استخدامی برای کارکنان منوط به پذیرش یا عدم پذیرش یک رفتار جنسی تحمیلی از سوی کارمند برای او گرفته میشود.
برای مثال، یک سوپروایزر کارمندی را اخراج میکند به این دلیل که با درخواست او برای قرار ملاقات موافقت نکرده است.
محیط کار مخرب و ناامن[6] به محیط کاری گفته میشود که به واسطهی رفتارهای جنسی تحمیلی یا رفتارهای مبتنی بر جنسیت یک فرد شکل گرفته است و در نتیجه به محیطی آزاردهنده، ناامن و/یا رعبآور بدل گشته و به طور منفی عملکرد و توانایی کارمند برای انجام کارش را تحت تاثیر قرار داده است.
برای مثال، اظهارنظرات و شوخیهای تحمیلی جنسی و فراگیری که ادامهدار هستند در حالی که فردِ در معرض اعلام کرده است که چنین رفتارهایی ناخوشایند هستند.
[1] Sexism
[2] Sex discrimination
[3] Sexual harassment
[4] Subtle sexual harassment
[5] Quid pro quo
[6] Hostile work environment
© این مقاله توسط سازمان ملل متحد به آدرس www.un.org منتشر شده است و توسط آرنجینک ترجمه شده است. عکس این صفحه از سری «عکسهای زمستان» زندهیاد آقای عباس کیارستمی انتخاب شده است.
انتخاب و ترجمه: سعید کریمی میرآ
دیدگاه خود را ثبت کنید
در گفتگو ها شرکت کنید.