کیفیت هنوز هم تحسین برانگیز است؟
نظرسنجی بهمنماه 1400 آرنجینک بر روی صفحات آرنجینک در لینکداین و اینستاگرام برگزار شد. از مجموع 41 رای،
- 37 رای یعنی 90% افراد اعتقاد داشتند هنوز هم ارائهی یک کار با کیفیت تحسین برانگیز است،
- و 4 رای یعنی 10% بر این باور هستند که ارائه یا مشاهدهی کیفیت کار دیگر تحسین برانگیز نیست.
اما اگر اکثر ما اعتقاد داریم کیفیت کار یک ویژگی است که براحتی نمیتوانیم از آن عبور کنیم، چرا روزانه دست کم با یک کالا یا سرویسی بیکیفیت مواجه هستیم؟ و اگر درصد کوچکتری از ما اعتقاد داریم در دنیای متوسط ها کیفیت دیگر ارزش به حساب نمیآید، چرا در انتخابهایمان همچنان هواخواه خدمات یا چیز باکیفیتتر هستیم، مگر اینکه با موانعی مثل قیمت بالاتر، دسترسی کمتر یا سرخوردگی اجتماعی از مطالبهگری کیفیت کار بالاتر مواجه بشویم؟
کیفیت کار بهرحال کار خودش را میکند!
شاید این قسمتش دیگر دست ما نیست، فلز بشر به ذات مختصات درست را میستاید، زیبایی را تشویق میکند، اصالت و اورجینالیتی را احترام میکند، و هر چقدر آنچه درخواست میکند با آنچه تحویل میگیرد نزدیکتر به هم باشد خوشحالتر است. گرچه کیفیت کار نباید یک اتفاق ویژه باشد که به راحتی در دسترس نباشد، اما متاسفانه امروزِ روزمان این استحاله برای آن اتفاق افتاده و این ابتذال در قبال آن روانه شده. آخرین بار که یک کتاب رمان را به انتها رساندید و صحافیاش ناامیدتان نکرد کی بود؟!
اگر کیفیت کار را حاصل تمامی آن تلاشها، کوتاه نیامدنها و حساسیتهای ارائهدهندهی آن به حساب بیاوریم که وقتی به سطح متوسطی که از اتفاق خریدار هم دارد رسیده، به جای اینکه ویترین را با سری کاری آن متوسط ها پُر کند بلند شده، قدمی زده، آن را بالا و پایینی کرده و راضی شده امروز نفروشد و چند چکش بیشتر به آن بزند تا با آن چیزی که مشتری در ذهن دارد سازگارتر شود، پس اگرچه دربارهی چیزی داریم صحبت میکنیم که ممکن است کمتر ببینیم و به ندرت تجربه کنیم، اما یکی از اصول ابتدایی کار و کاسبی در طول تاریخ در میان همهی ملتها همین فرمول ساده و البته پر زحمت بوده است.
آن پیتزایی را فرض کنید که با عکسی که در منوی رستوران میبینید حتی به زحمت قابل مقایسه است، آن خروجی کلاسی که با آنچه تبلیغ کردهاند همخانواده هم نیست، آن علامت استانداردی خاص که از بس روی همه چیز خورده دیگر بود و نبودش فرقی نمیکند؛ حالا پزشکی که بازنگری میکند و چند روز پس از اینکه شما را ویزیت کرد با شما تماس میگیرد و اثرات مصرف دارو را با شما چک میکند و توصیههایی بیشتر به شما ارائه میدهد، چه بخواهیم چه نخواهیم یک سر و گردن از آنچه «رواج دارد» بالاتر میایستد. شما این دکتر را به دوستانتان پیشنهاد نمیکنید؟
فرچه را طوری روی کفش میکشید که گویی بهترین کفشهای خودش را دارد واکس میزند. رهبران بدون عنوان همین نزدیکیها پیدا میشوند.
معرفی میکنم: رهبران بدون عنوان
آن همکارمان که هر روز زودتر از بقیه سر کار است، خودش را میگویم. او که قبل از همه رسیده، به ترافیک نخورده، چند دقیقهای در حیاط با گلها سلام و علیکی کرده و بوی قهوهی فرنچ پرس قرمزش حالا دارد در آفیس دلبری میکند، یک کارمند سادهی ردهی میانی شرکت است. اما شاید خودش هم نداند کارت عضویتش در باشگاه رهبران بدون عنوان خیلی وقت است صادر شده. باشگاهی که در آن منشی مدیر عامل هم هست، بس که کیفیت کار را معنا میکند و هیچ چیز از دستش در نمیرود؛ هیچ قرار ملاقاتی، هیچ درخواست جلسهای، هیچ غیبتی، هیچ درخواست مرخصیای، و هیچ لبخندی. او هم از قدیمیهای این باشگاه وزین رهبران بدون عنوان است. مگر خود شما وقتی از محیط کارتان برای همسرتان میخواهید تعریف کنید این دو را مثال نمیزنید؟ مگر خودتان در رویاهایتان صبحها مثل آن همکار اولی سر وقت و با حوصله سر کار نمیروید، یا مثل آن همکار دومی دوست ندارید تیز و باهوش باشید؟ یا مثل آن یکی سومی که از نیمفاصله در متن نمیگذرد، به فونت و رنگ حتی در پیامهای داخلی کارتابل هم اهمیت میدهد و بدون اینکه خودش در جریان باشد روی کارت عضویت ایشان در باشگاه رهبران بدون عنوان خورده: متخصص UI!
یکی از کارکردهای وفاداری به کیفیت کار بالا — بخوانید متوسط نبودن — نگاههای ویژه به شماست بدون اینکه از آن حتی خبر داشته باشید، مثال زدن از شماست بدون اینکه آنها را بشنوید و رهبری معنوی خیلی آدمهاست بدون اینکه عنوان رهبری و مقام و پست آن را داشته باشید: اینجا سرزمین رهبران بدون عنوان است. اینجا کیفیت کار شما، و تمام قلب و حواستان را وسط گذاشتن، دلها را تسخیر کرده و ذهن را حسابی مشغول. هر چند هوراها بیصدا باشند!
کیفیت کار درست و پررنگ اگر مداومت داشته باشد و شهابسنگی نورانی نباشد که بیاید و در نهایت جایی فرود بیاید و تمام بشود و برود، اگر باحوصله باشد و نتیجهی تمرکز و پیشرفت و بهروز بودن روی دایرهی شایستگی افراد باشد، اگر با عجله و عطش برای دیده شدن همراه نباشد و پشت صحنهاش مثل آفتاب تیرماه سوزان و عرقریزان باشد، رهبران بدون عنوان را پرورش میدهد. همهی ما به رهبران بدون عنوان دور و برمان نیاز داریم تا الهام بگیریم و حالمان خوب شود. یا شاید هم الهام بخش شدیم و حال بقیه را خوب کردیم.
ح. تصویر این صفحه از iStock است. در تصویر معرفی مطلب از عکسی از Unsplash استفاده شده است.
احسان گرجی
طراح فرآیندهای مدیریت منابع انسانی
دیدگاه خود را ثبت کنید
در گفتگو ها شرکت کنید.