رهبریت در مکتب ماندلا، گاندی، ادیسون و دوستان!

وقتی به ماندلا، گاندی، ادیسون، موتزارت و بیل گیتس فکر می کنم، به واژه ی دوست داشتنی رهبریت می رسم. من 20 سال گذشته ی زندگی ام را حول این واژه  سپری کرده ام؛ تا به آن ها که اصطلاحا آن ها را آدم های معمولی می نامیم یادآوری کنم آن ها هم می توانند کنترل اوضاع را به دست خودشان بگیرند، آن ها هم می توانند خلق کنند، آن ها هم می توانند به این جهان کمک کنند، و آن ها هم می توانند برنده باشند.

استعدادتان را نشان دهید. رویایتان را پیگیری نمایید. این جهان را جای بهتری کنید.

برای این که بتوانید بدون پُست ها و مقام ها و بدون جایگاه های قُلمبه سُلمبه شما هم لیدر باشید و تاثیرگذار و به عبارت Lead Without a Title مفهوم واقعی ببخشید، من این جا 10 درس مهم رهبریت را که سال هاست در حال ترویج و آموزش آن ها به اسم های بزرگی مثل استارباکس، آی بی اِم، نایکی و فِداِکس هستم برایتان جمع و جور کرده ام. عمیقا آرزو دارم که این نکات همان تاثیرات بزرگ را برای شما نیز داشته باشند.

تصویری شامل ماندلا، گاندی و ادیسون در یک قاب با اشاره به پیشروان رهبریت ناب

1. رهبران آینده را تربیت کن.

بگذارید روراست به شما بگویم: اگر رهبران دیگری را تربیت نمی کنید، در واقع در حال رهبری نیستید. خودتان در حال پیروی هستید. مهمترین وظیفه ی شما فارغ از این که چه مرتبه ی شغلی دارید این است که به دیگران کمک کنید کارهایی را انجام دهند که هیچ وقت فکرش را نمی کردند. وظیفه ی شما الهام بخشی به دیگران است تا استعدادهایشان را بشناسند، نبوغ شان را نشان دهند و بهترینِ خودشان را در زندگی به نمایش بگذارند. این قسمتی از معنای واقعی رهبریت است.

2. تا زمانی که حرکت نکنی هیچ اتفاقی نمی افتد.

آرزوهای بزرگ داشته باش، گام های کوچک بردار ولی حتما همین امروز شروع کن. تا زمانی که جدی به مرحله ی عمل وارد نشوی هیچ اتفاقی نمی افتد. واقعیت تلخی که وجود دارد این است که پشت گوش انداختن کارها مکانیزم دفاعی آدم های ترسو است! اگر ما صادقانه به افقی که برای خودمان ترسیم کرده ایم وفادار باشیم و در مسیر اهداف مان حرکت کنیم، فوق-موفق می شویم. و چون موفقیت های بزرگ مسئولیت های عظیم می آورند، ما از موفق شدن می ترسیم. و در نهایت از انجام دادن کارها طفره می رویم. و مدام غُر می زنیم که جهان حق مان را به درستی و عادلانه نمی دهد.

3. رفتارت انعکاس دهنده ی باورهایت هستند.

شما با رفتارتان به جهان می گویید چه اعتقاداتی دارید. تمام روز را از این و آن شکایت کنید و به همه ثابت کنید چقدر ضعیف و قابل ترحم هستید. یک پروژه پر از اشکالات تایپی و انتخاب واژگان ضعیف ارائه دهید و نشان دهید اعتقاد دارید با کیفیت پایین هیچ مشکلی ندارید. با دیگران بدرفتاری کنید و به همه بگویید چه آدم خودخواهی هستید؛ آدمی که زیبایی های انسانیت و کرامت انسانی را نمی شناسد. خبر خوب این است که شما به محض آشنایی با اعتقادات رهبریت  — در مقابل این تفکر که ما قربانی شرایط هستیم — با تغییر رفتاری محسوس در خودتان مواجه می شوید.

4. ایده ها بدون عمل بی ارزش هستند.

من ترجیح می دهم ایده ی متوسطی داشته باشم که همراه تیم م آن را به تمیزی اجرایی کنیم تا این که ایده ای بسیار بکر داشته باشیم و آن را ضعیف انجام دهیم. بهترین رهبران و سازمان های موفق کمتر حرف می زنند و بیشتر عمل می کنند. آن ها کمتر جلسه می گذارند و بیشتر تولید محتوا و محصول دارند. آن ها کمتر آنالیز می کنند و بیشتر آستین بالا می زنند و پروژه های جذاب را با رهبریت ناب به سرانجام می رسانند.

5. هر چه بیشتر یاد بگیری، بیشتر موفق می شوی.

اگر می خواهی درآمدت دو برابر شود، نرخ یادگیری ت را سه برابر کن. لطفا این نکته ی ساده را هیچ وقت فراموش نکن که نبوغ بیشتر از این که استعدادی ذاتی باشد از مطالعه ی بیشتر، برنامه ریزی و آماده سازی بهتر، تمرین زیادتر و یادگیری با تنوع و حجمی بالاتر از اطرافیان سرچشمه می گیرد. تقریبا هیچ چیزی نمی تواند سودآورتر از مقدار تصاعدی ای باشد که سرمایه گذاری شما برای شرکت در کارگاه های آموزشی، کنفرانس ها، دوره های آنلاین و خرید کتاب و کتاب صوتی برایتان به ارمغان می آورد.

رابین شارما

ترجمه از احسان گرجی

© تصویر این صفحه از www.abplive.in است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *