توسعه فردی و پاییز چه نسبتی دارند؟ و چرا پاییز می تواند مهمترین فصل برای توسعه فردی باشد؟
از اول هم آبشان در یک جوی نمی رفته که نمی رفته؛ فصل ها را می گویم. بهار که دامن ش سبز بود و عیال وار، تابستان میزبان خورشید بود و سفرها را برای خودش بُر می زد، زمستان که عروس سال بود و برای خاطر بهار هم شده احترام ش واجب، و پاییز هم خزان زده بود، رنگ ش زرد شده بود و گویی کمی بیمار هم بود. این وسط اما زمستان و بهار منافع شان به خطر بیافتد خوب دست به یکی می کنند و یکی پاس گل می دهد و دیگری شادی پس از گل را برای خودش سند زده است، و بهار و تابستان هم تبانی گران قابلی هستند؛ می گویند دعوای اساطیری تابستان و زمستان هم یک بازی پوپولیستی بیش نیست. سر پاییز است که همیشه ی خدا بی کلاه مانده.
این بی کلاهی پاییز دخل ش به ما چیست هم مهم است و هم نه! مهم اگر بپنداریم ش، ولی، دستاوردهایی درو خواهیم کرد که همتایش را نداریم ما زمینی های ذوق زده ی سال و فصل. چرا پاییز می تواند مهمترین فصل برای توسعه فردی ما باشد؟
پاییز قطب است!
قطب های سال ما بهارند و پاییز. ما ایرانی ها بسیار خوشبختیم که تقویم سالانه مان به لطف عالیجناب خیام و همکاران شان درست منطبق شده بر تحویل گاه های فصول. نقاط ثقل سال هایمان یکی بهار است که آمدن ش را جشن می گیریم و بازنگری های عمیق می کنیم کمی قبل مان را و به خودمان قول های بزرگ بزرگ می دهیم، و یکی همین پاییز که اتفاقا زیاد به رسمیت نمی شناسیم ش و پتانسیل ش را کندوکاو نمی کنیم. خاطرات ناخوشایند روزهای خوش ماه مهر (!) را که کنار بگذاریم، می بینیم انتخاب این فصل برای شروع سال تحصیلی در کشورمان — و البته بسیاری از کشورهای دیگر — انتخابی هوشمندانه بوده است. هر چه تابستان و زمستان فرصت ته نشینی اند و انتظار، پاییز قطبِ خوب سال است که به ما آرامش، تمرکز و دنیای رنگ های عجیب ش به ما دنیا دنیا انرژی می دهد برای بهتر شدن.
جاذبه ی قطب خزان جلوی شتاب مان را می گیرد، و چه نیک می گیرد، تا دمی از دویدن های بی محابایمان کم کنیم، نفسی تازه کنیم، تفکر کنیم، و قرار بگیریم. آرام بگیریم.
الهام بخش است.
اصولا مدل این فصل مدلی با انطباق بیشتر بر استانداردهای زمانی کاری است. تفسیر علمی ش می شود: ساعت بدن ما در پاییز منظم تر کار می کند. شروع کار روزانه در بهار آسان نیست. روزهای کِشدار تابستان ما را به کار بیشتر از آنچه بدن مان حکم می دهد دعوت می کند. روزهای زمستان در حال گذار هستند و ساعت بدن مان بیشتر در تعلیق و به دور از حالتی پایدار است. اما فصل نارنجی روزهایش به موقع تر شروع می شوند و درست همان لحظاتی که باید نوید تاریکی را می دهند. این البته حالت استانداردش است؛ برخی از ما ممکن است کاری داشته باشیم که از بعدازظهر آغاز گردد و به شب منتهی شود؛ حتی در این موارد هم پاییز نیروگاه توان ذخیره ی بسیار قابل اعتمادی ست.
پاییز را می شود منبع الهام دانست؛ که صبح ها به موقع از خواب بیدار شویم، انرژی مان را برای تمام مدت روز ذخیره کنیم، غروب هایش مسیری را پیاده فتح کنیم، شب های با حوصله ش را پاتوق خواندن کتاب ها و مجلاتی کنیم که مدت هاست در صف مانده اند — مثلا کتاب های کمپین کتابخوانی آرنجینک که با وسواس و دقت انتخاب شده اند و منابع کم نظیر توسعه فردی و توسعه شغلی اند، و موسیقی را بیاوریم در عادات روزانه مان و ریتم را وارد زندگی مان کنیم. در پاییز به سفر برویم و جهان بینی مان را شده در روستایی در همین نزدیکی مان تغذیه کنیم، و مانند تمام برگ های نارنجی و قرمز و زرد پاییز که رها می شوند چون طبیعت در حال بازسازی خودش است و می داند شکوفایی ش در گرو همین تسویه ها، بازسازی ها و سرمایه گذاری های شخصی ست، ما هم پوست بیاندازیم و به مفهوم زیبای توسعه فردی متعهدانه و صبورانه، و مصرانه، جامه ی عمل بپوشانیم.
پاییز مهم است!
پس پاییز را تبدیل کنیم به اتفاقی ویژه. حق ش را از فصول قُلدر دیگر بگیریم و به او باز گردانیم. سازهایمان را بگذاریم بیپ پاییز کوک کند این بار. از قرار و آرام این فصل قرارهای مهم شخصی بسازیم برای خودمان. با خودمان در خنکایش خلوت کنیم. نگذاریم یک سال تمام بیاید و برود و بعد تازه بخواهیم کنکاش کنیم چه بر ما گذشته است و ادامه ی مسیر به چه صورت است؛ ایستگاه چکاپ پاییز می تواند ما را یک آنالیز اساسی کند و برای نیمه ی دوم یک سالِ خوب خیلی خوب آماده کند. آن را به رسمیت بشناسیم. پاییز مهم است. پاییز را هم به یکدیگر تبریک بگوییم.
پاییزتان مبارک،
احسان گرجی
مدرس رهبری و توسعه فردی
© نقاشی کاور این صفحه اثر Leonid Afremov است. و عکس تصویر ورودی از استودیو Grunberg روسیه است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
در گفتگو ها شرکت کنید.