ترس از موفقیت را بشناسیم و بر آن غلبه کنیم.

گاهی اوقات از موفقیتی که همین حوالی در یک قدمی مان است می ترسیم. 99 گام را با سختی پیموده ایم اما نوبت به گام پایانی که می رسد انتهای فیلم را طور دیگری رقم می زنیم. بازار توجیهات هم داغ داغ است و برای ترس از موفقیت مان از تقدیر تا بی عدالتی دلیل ردیف می کنیم. اما واقعیت این است که: خیلی ساده از موفقیت ترسیده ایم!

تصویری انتزاعی از بازدارندگی در مسیر هدف با موضوعیت ترس از موفقیت

یک تصور محال

ترس از موفقیت در درجه ی اول از محال انگاشتن موفقیت برای خودمان نشأت می گیرد. هنوز آن خودباوری را نداریم که از پس پروژه ای سنگین برآییم یا در مسئولیتی سنگین موفق شویم. می گویند آرشیو یک فرد موفق باید مملو از شکست ها هم باشد، اما گویا توالی شکست ها گاهی برای ما آن قدر زیاد بوده که موفقیت را خوب نمی بینیم و زمانی که فقط چند قدم با آن فاصله داریم آن را رها می کنیم. و همه می دانیم در این موارد و این رهایی ها کار انجام شده برابر صفر است. به همین سادگی.

خرق یک عادت

گاهی اوقات ترس از موفقیت ریشه در ترس از خرق یک عادت دارد. در ناخودآگاه مان  اینطور فکر می کنیم: اگر این پروژه به خوبی و خوشی به اتمام برسد، اگر در این کنکور رتبه ام دو رقمی شود، و یا اگر این ماموریت را با درجه ی رضایتمندی بالا به اتمام برسانم روی من یکجور دیگر حساب می کنند؛ توقعات از من بالا می رود. نکند نتوانم آن توقعات را برآورده کنم؟ نکند لازم باشد با مدیرکل هم ملاقات کنم؟ شاید مجبور باشم به ماموریت های بیشتری بروم. شاید لازم باشد پروژه های سنگین تری را انجام دهم. شاید باید کمتر بخوابم و صبح ها زودتر بیدار شوم. شاید در دانشگاه یکجور دیگر به من نگاه کنند و روی من حساب کنند. پس: چراغ خاموش و بی دردسر حرکت می کنم. همین که %99 را به اتمام رسانده ام خودش کلی کار است. من اسم این پدیده ی پنهان در ناخودآگاه مان را می گذارم سندروم اینرسی موفقیت!

یک عنصر کمیاب

و اما گاهی ترس از موفقیت از کمبود عنصر کمیابی به نام شجاعت می آید. بر خلاف سندروم اینرسی موفقیت که در ناخودآگاه ما اتفاق می افتد، گاهی تمامی آن سوال-جواب ها در ذهن بیدار ما رخ می دهند که عدم وجود شجاعت رأی به انصراف از موفقیت می دهد. استاد محمدابراهیم جعفری – هنرمند بزرگ کشورمان – شجاعت را این چنین تعریف می کنند: شوق کاری را آنچنان داشتن که هنگام اجرا عقل عقب بنشیند و نظاره کند ولی عقب نشینی نکند [نقل به مضمون]. گاهی اوقات برای پیمودن یک گام پایانی تنها کافی ست به شور و اشتیاق مان، و نه هیجانات، اطمینان کنیم و بگذاریم کارشان را انجام دهند. تحت نظارت عقل. برای مشاهده ی عکس-نوشت نقل قول بالا کلیک کنید.

یک راه حل

موفقیت یک کالای لوکس نیست. موفقیت اتفاق می افتد، و می تواند با سیکل زمانی مرتبی هم اتفاق بیفتد. خودمان را باور داشته باشیم که موفقیت برای ما هم شدنی است، با خودمان شفاف باشیم و به نداهای درونی خودمان گوش دهیم تا سندروم اینرسی موفقیت سراغمان نیاید و شجاعت به خرج دهیم. تحت نظارت عقل.

احسان گرجی

معلم رهبری و توسعه فردی

1 پاسخ

تعقیب

  1. […] او که به قله می رسد از بسیاری از دام های مسیر مانند ترس از موفقیت، خطای برنامه ریزی، اثر ضربه ی گلف و … به سلامت عبور […]

دیدگاه خود را ثبت کنید

در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *