مثبت اندیشی نسخه ی بهتری از ما می سازد؟

مثبت اندیشی بیشتر یک ژست است یا رفتار؟ مثبت اندیشی چه کارکردی در زندگی روزمره مان دارد؟ آیا فرد مثبت اندیش لزوما انسان موفق تری است؟ یا آرام تر؟ یا برای پیروزی هایش جاه طلب تر؟ مثبت اندیشی کارکردی بیرونی دارد یا درونی و فقط برای خودمان؟ و آیا اساسا مثبت اندیشی نسخه ی بهتری از ما می سازد؟ در این جستار به همه ی چالش هایی که مثبت اندیشی ما را به آن دچار می کند و فرصت هایی که برایمان فراهم می آورد سرک کشیده ایم. حتی به سرزمین لی لی پوت!

مثبت اندیشی چیست؟

مثبت اندیشی یعنی مدام غُر نزنید، صبور باشید و برای تغییر شرایط دست به کار شوید. مثبت اندیشی نه لزوما دیدن نیمه ی پر لیوان، بلکه تفکر انتقادی و پرسشگرانه برای چرایی نیمه ی خالی لیوان و تلاش عملی برای پر کردن آن است. تا به حال در زندگی، تحصیل یا کار افرادی را دیده اید که دیوانه وار تلاش می کنند همه جا را گلستان کنند؟ که زمانی که همه ی عالم دارند غر می زنند سرشان را می اندازند پایین و صبورانه کار را می برند جلو؟ حتما دیده اید؛ یا خودتان یکی از آن هایید. آن ها اهل ساخت و سازند. آن ها متخصصین برگرداندن شرایط اند. آن ها خودِ خود مثبت اندیشان هستند. امیدی که دارند رشک برانگیز است. از مریخ نیامده اند، مثل خودمان زمینی اند. اهالی دهکده ی مثبت اندیشی — که بس که تعدادشان کم است دور و برمان به جمعیت یک شهر قد نمی دهند — به طور عموم ویژگی های زیر را دارند:

  1. نیمه ی پر لیوان را می بینند.
  2. نیمه ی خالی لیوان را نیز می بینند و با روحیه ی پژوهشگرانه دلایل آن را جستجو می کنند.
  3. برای نیمه ی خالی لیوان سطل سطل آب جفت و جور می کنند.
  4. مقاوم هستند.
  5. صبور هستند.
  6. انرژی فوق العاده ای برای پیگیری کارها دارند.
  7. امیدوارند.
  8. اهل ساختن هستند، نه افسوس خوردن.
  9. خیلی کم غر می زنند.
  10. بسیار کاری هستند و تمرکز عجیبی روی کارشان دارند.
تصویر یک علامت مثبت به مناسبت روز جهانی مثبت اندیشی

چالش های مثبت اندیشی

بله، مثبت اندیشی چالش هم دارد. کافی ست مثبت اندیش باشید تا هجمه ی بسیاری از اتفاقات که فکرش را هم نمی کنید سراغتان بیاید. گروه اول مهاجمان «اظهار نظر کنندگان» هستند؛ آن ها کاری ندارند جز این که در مورد زمین و زمان اظهار نظر کنند. اصلا هم نیاز نیست چیزی ازشان بپرسید، آن ها خودشان به سمت شما می آیند، با لبخندی ملیح دستی روی شانه تان می گذارند و می گویند: نمی شود! خودت را زیاد خسته نکن. گاهی هست که شنیدن این جملات کارشناسی است و راه را نشان می دهد، این سناریو اما از آن ها جداست. شما دارید تاوان مثبت اندیشی تان را می دهید.

گروه دوم از مهاجمان، «من میدونستم!» ها هستند. تاریخ شناسان شجره نامه ی آنان را به سرزمین لی لی پوت و جناب مستطاب گِلام منسوب می دانند. چشمان تیزبین این عزیزان شبانه روز در حال رصد کردن است؛ دقیق و بدون هیچ اثری از خستگی. آن ها به انتظار کشف مانعی جدی در راه رسیدن شما به اهداف مثبت اندیشانه تان شب را به صبح رسانیده و پس از کمی استراحت پر قدرت صبح را با همین ماموریت به شب می رسانند. دانشمندان فیزیک جدید معتقدند میزان انرژی ای که گلامی ها(!) در راه تخریب روحیه ی دیگران به کار می برند در معدود سیاه چاله های فضایی تا کنون یافت شده است.

و اما گروه سوم از مهاجمان به شمای مثبت اندیش، خودتان هستید. وقتی مبارزه را بی فایده می بینید و از پیشرفت خسته می شوید، ایمان اگر به مسیر نداشته باشید، همه چیز سوت می شود می رود هوا. امان از این انسان عجیب که گاهی سوگواری نشدن های امروز را به شادمانی رسیدن های فردا ترجیح می دهد!

فرصت های مثبت اندیشی

فرصت هایی که مثبت اندیشی در اختیارمان می گذارد اما یک دنیا می ارزند. کیست که شیفته ی این شخصیت عالی و قوی نباشد؟

انسان با دانش و با مهارت امیدواری که با تمرکزی بالا سخت کار می کند، به مسیرش ایمان دارد و درگیر حواشی و نویزهای مخرب پیرامون خود نمی شود. هم نیمه ی پر لیوان را می بیند و هم نیمه ی خالی آن را و برای نیمه ی خالی فکر می کند، راه حل می یابد و آن را پر می کند. اهل ساختن است و خیلی خیلی کم غر می زند. دامنه ی صبوری اش دریاست و نه یک حوض آب. و بسیار مقاوم است.

فرصت مثبت اندیشی و فرصت هایی که مثبت اندیشی برایمان فراهم می آورد برای همه ی ما مهیاست، مهم انتخاب این خصیصه ی والای انسانی ست. انتخابی اگرچه سخت و با ماموریت های سخت تر، اما گامی مهم و بی همتا در توسعه فردی و رشد شخصیتی یک فرد.

احسان گرجی

مدرس رهبری و توسعه فردی

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *